بصر غیر از بصیرت است. بصر چشم است. قوه ی باصره. جمعش ابصار است. بصیرت جمعش بصائر است. بصیرت یعنی حكمت. چون گاهی آدم نگاه می كند ولی باز هم نمی بیند. «یَنْظُرُونَ إِلَیْك» (اعراف/198)نگاه می كنند اما نمی بینند. شما در فارسی می گویی: والله من دیدم، ولی به او بر نخوردم. دیدم ولی به آن بر نخوردم یعنی دیدم، اما این دید من عمیق نبود. حالا، «تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْك» (اعراف/198) «یَنْظُرُونَ إِلَیْك» یعنی پیغمبر اینها به تو نگاه می كنند، «وَ هُمْ لا یُبْصِرُون» (اعراف/198)نگاه می كنند ولی نمی بینند. مثل آدمی كه كتاب می خواند ولی نمی فهمد. خدا آیت الله فاضل لنكرانی را رحمت كند. یكی از شاگردهایش می گفت: حضرت آقا من سه سال سر درس شما بودم. اما شما حق استادی به گردن من نداری. آقا گفت چطور؟ گفت: برای اینكه درس شما را نمی فهمیدم. من شاگرد تو بودم، اما چون درست را نمی فهمیدم، حق استادی گردن من نداری.